مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

گزیده سخنان آقای شهرام همایون در برنامه 16 اسفند ماه2569 ایرانی


ایشان سخنان خود را با دوران کودکی خود آغاز نمودند که در یک خانواده مذهبی متولد شدند ودر دوران تحصیل نیز به مدرسه ای میرفتند که مدیریت آن بر عهده یک روحانی درستکار بود. همه از یک روحانی در قبل از انقلاب  تصویر یک انسان شریف ونیک اخلاق وصلح جو را داشتند که بلافاصله دید همه بعد از روز 21 و22 بهمن 1357  وآن اعدامها بر روی پشت بام مدرسه رفاه عوض شد .ولی بعد از این دوره  یک دوره دیگر آغاز شد و آن خوانده شدن احکام الهی برای مصادره مال مردم بود که در ذهن من در آن روزها یک نوع شکی را بر انگیخت که این احکام نمیتواند از اسلام باشد ومن بعنوان یک خبرنگار که در روزنامه بامداد مشغول به کار بودم به دیدار آیت الله شریعتمداری در قم رفتم واز ایشان در این مورد سوال کردم. ایشان نیز کاملا در این زمینه روشن جواب دادند که مصادره اموال در اسلام وجود ندارد چرا که ممکن است مال واموال فردی که مالش مصادره شده از اموال همسرش ویا از ارث به او رسیده باشد بهمین دلیل حکمی به این اسم  در اسلام نداریم. با چاپ این مطلب غوغایی در محافل آن روز افتاد. وبسیاری که به آیت الله شریعتمداری اعتقاد مذهبی داشتند از انجام این احکام خودداری کردند.در یک زمان دیگر نیز یکی از پاسداران محافظ ایشان را در بالای پشت بام کشتند  وبعدها در یک سناریوی ساخته شده ایشان به جرم شرکت در یک کودتا مجبور به اعتراف تلویزیونی شدند واو را در منزلش محبوس کردند وحتی جنازه او را بطور مخفیانه و بی سر وصدا به خاک سپردند. همین آقای شریعتمداری در زمان شاه پای پیاده از قم به تهران آمدند تا بگویند آقای خمینی یک مرجع است تا او را اعدام نکنند. آیت الله منتظری نیز بسیار به این رفتاری که با آقای شریعتمداری شد اعتراض کردند وهمه این اتفاقات در زمان نخست  وزیری آقای موسوی اتفاق افتاد وایشان  وحتی حزب توده هیچ واکنشی در این باره نشان ندادند.
ماجرای سعیدی سیرجانی که او نیز به این سرنوشت دچار شد نیز به همین صورت بود. در زمان آقای فلاحیان به او تهمت داشتن مشروب الکلی وتریاک وفیلم پرنو وعمل لواط را زدند و باز هم از این آقایان اصلاح طلب امروز صدایی درنیامد. در مورد آقای منتظری نیز وضع به همین منوال بود وبا اینکه بسیار زمانی در حصر خانگی بودند ولی آنچنان صحبتی در دفاع از ایشان نشد. با اینکه آنان هیچ عکس العملی در این موارد نداشتند ولی وظیفه خودمان میدانیم که از حقوق این افراد دفاع کنیم. ولی حرف من این است چه فرقی است بین خانواده موسوی وکروبی با طبرزدی وارژنگ داوودی.ما نباید زندانی سیاسی را محدود به موسوی وکروبی کنیم. من به شورای سبز امید اعتراض دارم یک نفر را نباید بت کرد در حال حاضرموسوی بد یا خوب حرف ما نیست باید یک جریان را شناخت تا بتوان به تجزیه وتحلیل آن پرداخت بروید تحقیق کنید با جنبش سبز امید همراه بشوید ولی نگویید که من منشور را قبول ندارم ولی موسوی را قبول دارم که این عمل یا  ندانسته است یا دانسته. اگر دانسته باشد که آنموقع  معلوم است که ماموریت دارید.
ما با هر گونه تجاوز به حقوق ملت مخالفیم حتی در این مورد نیز حدود 150 نفر از فعالان سیاسی از جمله خود من وخانم شیرین عبادی وبیژن مهرو... به بازداشت آقای کورش زعیم اعتراض کردند. حرف ما این است که چرا بین زندانیان سیاسی تفاوت قائل میشوید؟ چرا از کورش زعیم حرف نمیزنید؟ پس معلوم میشود که یک سناریویی در حال ساخته شدن است که یک نفر زندانی سیاسی بشود وبعد تولد برایش بگیرند وبعد عکسش را در ماه ببینند. ملت ما یک ملت دیکتاتور ساز است واین در طول تاریخ دیده شده ما خامنه ای را که از رفسنجانی لیبرالتر بود به یک خامنه ای خونخوار تبدیل کردیم. القاب دوسید بزرگوار یعنی چی که برای این دونفر انتخاب شده؟ اینها بت سازی است .آقای موسوی هم یک انسان است چرا ما باید خود را اینگونه حقیر وذلیل ببینیم که هر زمان کسی را به این درجه برسانیم  که بت بشود همان کاری که با خمینی کردیم همان کاری که با محمد رضا شاه پهلوی کردیم هر انسانی بعد از یک مدتی از این همه تعریف دچار خود باوری میشود .
من که الان مخالفم نمیتوانم حرفم را بزنم من از جایی که نتوانم حرفم را بزنم میترسم .شما در همین تلویزیون می بینید کسانی هستند که من با نظراتشان صد در صد مخالفم ولی هستند وحرفشان را میزنند. جنبش سبزی که میگوند یک جنبش فراگیر است آیا کسانی را که غیر از خودشان فکر میکنند در جمع خود پذیرا هستند؟ برای همین است که آقای رفسنجانی میشود تنها آلترناتیو خط قرمزهایش را مشخص میکند ومهاجرانی میشود اوپوزیسیون و می آید از آقای خامنه ای حرف میزند که ایشان هیچ نقطه خاکستری در زندگی مالیش ندارد .پس آقای مهاجرانی آن حساب بانکی که در لندن بسته شد  میتوانید بگویید که متعلق به چه کسی بود؟ و تازه کسی که حق استفاده ازمراکز ثروت یک جامعه را بدون نظارت قانون دارد چگونه میتوان گفت که او زندگی سالمی دارد؟و مسئله دیگر اگر از جنبه مالی ایشان گذر کنیم درباره نقش آقای خامنه ای در کشتار مردم میتوانید صحبت کنید؟ وبگویید هیچ نقطه خاکستری در زندگیشان نیست؟اگر خامنه ای دستش به مسائل مالی آلوده نبود که اینچنین دستور کشتار نمی داد.
و در آخر ایشان از مردم نیویورک خواستند که در کمک به هزینه رژه سالیانه نوروزی کمک کنند تا این سنت زیبا بار دیگردر این شهر بر پا شود.  
تدوین کننده: بانو آرتمیس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر