مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

آیا ما با یکدیگر هموطنیم!؟!(مقاله ای از شهرام همایون)





بعضی از واژه ها ، نزد ما ایرانی ها، معانی و مفاهیم گوناگونی دارد. حتی باید اذعان کنیم که ما ایرانی ها، بر اساس میل و رغبت و تمایل خودمان برای برخی واژه ها معنی و مفهوم می سازیم و آنقدر این خطا را در ذهن خود جا می اندازیم که تبدیل به یک باور می شود که از آن پس ، حذف این باور، نه عملی است نه ممکن.
یکی از  این واژه ها ، وطن است. آیا ما مفهوم و معنی مشترکی از این واژه داریم؟ مسلم بدانید که خیر! چرا که اگر معنی و مفهوم واحدی از «وطن» داشتیم قطعاً مسئولیت های هریک از ما نسبت به آن نیز مشخص بود و چون چنین نیست، بارها می بینید که دو ایرانی که هردو خود را وطن پرست می دانند، هریک دیگری را «خائن ، خیانتکار و وطن فروش» خطاب می کند.
این اشتباه تاریخی - در طول زمان البته یک جنبه واحد یافته است - یعنی وطن را در ارتباط با سایر تمایلات خود معنی می دهیم.
به عنوان مثال، اگر به شاه باور داریم به اعتقاد ما «وطن دوست» کسی است که شاه را دوست داشته باشد و به غیر از آن، طرفدار غیر شاه ، یعنی خائن !
مصدقی ها هم هر شاه دوستی را «وطن فروش» می دانند و این هر دو گروه غیر خود را.
ملاحظه می فرمایید ما درست مثل دین و مذهبمان - که خدا را فراموش کرده و دین داری را در جدال فرعیات محدود کرده ایم - وطن را نیز فراموش می کنیم و تمایلات فرعی خود را وطن دوستی می پنداریم تا جایی که (اگر چه نمی گوییم) اما واقعیت این است که ما ایران را برای شاه، مصدق، خمینی و .... می خواهیم! حال آن که درهرجای دنیا، مردم هر کشور،  خادمان و حکومتگران را برای وطنشان می خواهند.
به این ترتیب درست است که ما همه از یک وطن هستیم اما در عمل، هریک و یا هر گروه، خود یک ملت شده ایم که با دیگران بیگانه ایم.
نقطه مشترک نداریم، پرچم مشترک نداریم و هرچه هست اختلاف است. تا جایی که حتی بعد از مرگ هم دست از اختلاف برنمی داریم. گورستان مسلمانان، از مسیحی ها، از کلیمی ها و بهایی ها جدا می شود و هیچگاه از خود نمی پرسیم پس با این همه اختلاف ما درکجا قرار است که به تفاهم برسیم؟!
 بیایید شما را به خدا همچنانکه حداقل ادعا می کنیم یک خدا داریم (شک دارم) بدانیم که یک وطن داریم و لااقل بر سر این یک واژه و مفهوم و معنی آن به تفاهم برسیم و سپس مسئولیت خود را در قبال آن به انجام رسانیم. آیا ممکن است؟
 شهرام همایون – روزنامه نگار
چاپ شده در هفته نامه فردوسی امروز

۳ نظر:

  1. خیلی آبکی بود.
    از بین این همه نویسنده و ادیب، نقل قول از ایشون و این نوشته آبکی به جه معنی است؟

    پاسخحذف
  2. زندگی یعنی بودن یعنی تلاش برای آینده ای بهتر و ما زنده ایم و خواهان زندگی، بنابراین ما هستیم
    این هم از اون جملات بی معنی برای روشنفکر نمایی و خر کردن عوام

    پاسخحذف
  3. شدیداً سطحی و آبکی ... امضاش هم باحاله(روزنامه نگار) ...

    پاسخحذف