مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

جمهوری اسلامی را در دل هایمان سرنگون کنیم!(مقاله ای از شهرام همایون)





مطمئن هستم درصد بالایی از خوانندگان این نوشته - به اعتبار آشنایی با صاحب این قلم - از مخالفان جمهوری اسلامی هستند بطوری که از هر فرصتی برای ابراز مخالفت خود، استفاده کرده و لحظه ای را نیز از دست نمی دهند اما آیا به راستی  ما می دانیم جمهوری اسلامی چیست؟ آیا این «هیولایی» که با آن تا این درجه مخالف هستیم ، چقدر به ما – یا ما به آن – نزدیک هستیم؟ آیا به راستی جمهوری اسلامی فقط یک نوع سيستم حکومتی است یا برآمده از یک جریان فکری که طی قرن ها ، در ذهن و ریشه ی ما جا باز کرده است و با آن خو گرفته ایم بطوری که امروز اگر دقت کنیم به شباهت های بسیاری میان خودمان و جمهوری اسلامی پی  می بریم بطوری که قبل از حکومت، باید آن جمهوری اسلامی در دل خودمان را سرنگون کنیم که اگر چنین شود بدون تردید جمهوری اسلامی امکان حیات نخواهد داشت.
جمهوری اسلامی یک تضاد است درست مثل ما – جمهوری یعنی نظر مردم که در هر زمان و در هر جا قابل تغییر است مثلاً مردم یک جامعه – می توانند در قرن بیستم در مورد یک مسئله ، نظری داشته باشند و همین مردم در قرن بیست ویکم، در مورد همان مسئله نظری کاملاً متفاوت با نظر قرن گذتشه .
این در حالی است که قوانین اسلام نیز قوانینی ثابت و غیرقابل تغییر است. پس ، رأی «قابل تغییر» و«غیرقابل تغییر» را چگونه می توان در کنار هم قرار داد؟!
درست مثل ما که هنگام سخنرانی – یا نوشتن مقاله آنچنان از «دموکراسی» سخن می گوییم که انگار خود پدید آورنده آن بوده ایم اما در عمل، در رابطه با همه فرزندان، همکاران، دوستان، رفقا و رقبا، دست بزرگترین دیکتاتورهای جهان را از پشت می بندیم! پس ملاحظه می کنید چه شباهتی وجود دارد.
یکی دیگر از خصوصیات جمهوری اسلامی وابستگی این جریان فکری به خرافات است. البته این جریان فکری خاص در محدوده ی اسلام و به ویژه مکتب تشیع فعال است اما – ما ایرانی ها از ادیان یا مذاهب گوناگون – چقئر وابسته به خرافات هستیم و چقدر خرافات در زندگی   روزمره ی ما نقش دارد هر دوی ما : هم ما مردم مخالف جمهوری اسلامی وهم رژیم جمهوری اسلامی درصد قابل توجهی ازمتن زندگی امان را بر اساس خرافات شکل داده ایم، این طور نیست؟
ما بر این باوریم و می گوییم : جمهوری اسلامی – مخالفین خود را می کشد.
این واقعیتی است اما آیا اگر ما امکان حذف مخالفان خود را بدون ترس از قانون و مجازات داشتیم، چنین نمی کردیم؟ حتی در محدوده ی روابط فامیلی، یا دوستان، با آن کس که دوست هستیم عیب و هنرش صد برابر واقعیت است و در غیر این صورت به نظر ما نباشد، بهتر است تا اینکه باشد و با ما نباشد.
ملاحظه می فرمایید ما پیش از سرنگونی جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت خرافی، متجاوز، دیکتاتور، غیر اصولی باید جمهوری اسلامی درون خود را سرنگون کنیم، چه این جمهوری اسلامی برآمده و فرزند جمهوری اسلامی درون خود ماست.

                                                      شهرام همایون- روزنامه نگار
چاپ شده در هفته نامه فردوسی امروز

۲ نظر: