یکی از مهمترین مباحثی که در بین دوستان مبارز در جریان است این مطلب است که آیا می توان اسلام را مانند دیگر دین ها به یک دین شخصی محدود کرد و مانع از تجاوز آن به حریم دیگران شد یا آنکه باید به جنگ اسلام رفت و در نابودی آن تلاش نمود.
به نظر من هیچ گاه به ظور مستقیم امکان مبارزه با هیچ دینی وجود ندارد زیرا همیشه مردم دین دار به سرعت به حمایت از دین خود بر خاسته و جدالی خونین در پی آن خواهد بود بنابراین دیگر جایی حتی برای مناظره های منطقی نیز نخواهد ماند بنابر این من شخصا حالت اول که در آن به محدود کردن اسلام پرداخته می شود را قابل بررسی می پندارم و در همین راستا جند مورد را که به نظر من باید به نحوی در قانون اینده و جامعه آینده ایران در نظر گرفته شود را بیان می کنم هر چند که روش ها و مورد های بیان شده ممکن است بسیار ناپخته باشند و هدف از بیان آنها تنها یافتن روش ها و دیدگاه های پخته تر است که این تنها به وسیله نقد و بررسی آنها امکان پذیر می شود.
1- خمس، زکات، فطریه و هر پولی که از سوی مردم به روحانیون پرداخت می شود و پول های ریخته شده در مکان های مذهبی: باید به گونه ای این پول به خزانه مملکت برگشت داده شود تا دیگر روحانیون قادر به استفاده از این پول برای تبلیغات و اجیر کردن فردها به منظور تحمیل اسلام به دیگر فردها و تبلیع اجرای اسلام را نداشته باشند البته در این مورد من هنوز روشی مناسب نیافته ام که امیدوارم دوست ها در این مورد به من کمک نمایند.
2- در قانون اساسی آینده دیگر هیچ دین و آیینی نباید بر دیگری برتری داشته و به عنوان دین و آیین رسمی کشور در نظر گرفته شود.
3- همه مقام های کشور که نیاز به سوگند خوردن به خاطر مقام خود دارند باید به قانون اساسی یا منشور حقوق بشر کوروش سوگند بخورند و دیگر هیچ مقامی نباید حق سوگند خوردن به قرآن یا هر کتاب مذهبی را داشته باشد.
4- در نظر گرفتن مجازات سنگین نقدی و غیر نقدی و حتی اخراج از کشور برای هر آن کس که به تاریخ ایران و هویت ایرانی توهین نماید.
5- هر آنچه که در زمان عقد بستن دو نفر لازم به بیان است باید به فارسی بیان شود و بر اساس فرهنگ ایرانی باشد و نام و سخنی از هیچ فرد و شخصیت مذهبی نباید بیان شود.
6- بی اعتباراعلام کردن همه سندهای وقف و نابود کردن سند های موجود در اداره اوقاف و به کل غیر قانونی دانستن وقف
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر