در طی روزهای گذشته ایمیلی دریافت کردم که بخشی آن را در اینجا برای شما می گذارم:
"يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که:
''شجاعت يعني چه؟''
محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود :
'' شجاعت يعني اين ''
و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند"
اینک معنای واژه شجاعت را بر مبنای وب سایت ویکی- پدیا می آورم و شما خود این معنا را با معنای به کار برده شده در این ایمیل مقایسه نمایید
شجاعت در لغت به معنی: (ماخوذ از شجاعة عربی ) دلیر شدن در کارزار. صفتی است از صفات اربعه جمیله که حد وسط است بین تهور و جبن . دلاوری . دل داری . دلیری . یکی از کیفیات نفسانیه است و از اقسام خلق است . ملاصدرا در تعریف آن گوید: شجاعت خلقی است که افعال میان تهور و جبن که از رذائلند دو طرف افراط و تفریط آنند.
و بقول ابن مسکویه شجاع به هر کسی که دست به هر کار خطرناک و ترس آوری بزند نمیتوان گفت، مثلاً اگر کسی در موقع خطرات طبیعی مثل زلزله، آتشفشان و یا گردباد، و یا از انواع بیماریهای خطرناک، و یا در کشتی به موقع طوفان نترسد شجاع نمیتوان نامید. ویا در زمانی که همه چیز خوب و امن است مثلاً تصمیم بگیرد خود را از پشت بام به پایین پرت کند و یا بدون بلد بودن شنا وسط دریای خروشان بپرد شجاع نمیتوان نامید. اینگونه اشخاص بیشتر از اینکه شجاع باشند، احمق و یا ساده لوح محسوب میشوند. بلکه شجاع کسی است که در هر سختی و مصیبتی و ناگواری، صبور باشد و زود خود را نبازد و شکوه و شکایت نکند، و همچنین در زمانیکه کاری را بر عهده میگیرد (که از لحاظ عقل، منطق، شرط زمان و مکان پسندیده است) دیگر در هنگام اجرا اگر با گرفتاری و مشکلی برخورد کرد و احیاناً مورد تهدید و فشاری هم قرار گرفت، جا نزند و با استواری و استقامت کارش را دنبال کند. این شخص را شجاع نامند و این صفت، یک صفت پسندیده و مورد تشویق و احترام میباشد.
بنابراین هرکس چنین دانشی نسبت به معنای شجاعت داشته باشد نمره ای بیش از صفر به چنین دانش آموزی نخواهد داد حال یا این ایمیل سعی در آن داشته که آموزگاران زبان پارسی ما را بی دانش از معانی واژگان نشان دهد و یا نویسنده در پی آن بوده تا با القای معنای خاص خود از واژه شجاعت به هدفی مشخص و معین شده از سوی خود که همانا فرستادن مخاطب به چاه تاریکی است برسد.
حال به واژه دیگری می پردازیم که در طی 57 سال گذشته بسیار با آن برخورد داشته ایم و آن را به میزان زیاد استفاده نموده ایم به ویژه در طی یک و سال و چهار ماه گذشته، مقصود واژه کودتا است وب سایت ویکی پدیا کودتا را چنین معنا نموده است:
کودتا :شگردی سیاسی و کوششی از سوی یک ائتلاف سیاسی غیرقانونی برای براندازی رهبران حکومت موجود است که از طریق خشونت یا تهدید به آن انجام میگیرد. این خشونت معمولاً محدود و ناگهانی است و از سوی عدهای اندک (برخلاف انقلاب که از سوی بیشتر مردم انجام میگیرد) به کار بسته میشود. عاملان کودتا ممکن است کنترل نیروهای نظامی را در اختیار داشتهباشند. یک کودتا به ندرت بر سیاستهای بنیادین اقتصادی و اجتماعی یک کشور تاثیر میگذارد. در دو سده اخیر کشورهای زیادی در قاره آفریقاو آمریکای لاتین کودتا را تجربه کردهاند.
و در لغت نامه دهخدا چنین معنا گشته است:
کودتا: برانداختن حکومت با استفاده از قوای نظامی کشور و تسلط بر اوضاع و روی کار آوردن حکومتی نو.
حال با توجه به معانی بیان شده برای کودتا، سوال این است آیا می توان بر آنچه که در کشور ما در انتخابات جمهوری اسلامی در 22 خرداد رخ داد یا آنچه که در 28 مرداد 2512 ایرانی (1332 ه.ش) رخ داد نام کودتا نهاد؟
پاسخ بدین سوال را بر عهده خود شما می گذارم اما به عنوان پیشنهاد برای پاسخ به این سوال به نظر نگارنده بهتر آن است که درآغاز به این دو سوال پاسخ دهید.
1- آیا در هر یک از این موارد حکومت قبلی سقوط کرده است و حکومت جدیدی بر سر کار آمده است؟
2- آیا ائتلاف سیاسی غیرقانونی برای براندازی رهبران حکومت موجود وجود داشته است؟
دقت نمایید که در اینجا نگارنده کوششی دراثبات درستی یا نادرستی عمل انجام شده ندارد بلکه تنها هدفش بیان معنای روشن و درست واژگان است.
این دو واژه (شجاعت و کودتا) شاید تنها نمونه کوچکی از به کاربردن اشتباه یا نادرست واژگان توسط ما باشند.
به امید بهروزی و پیروزی برای تمام ایرانی های گرامی.
راه ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر