کشته شدن هاله سحابی برهانی دیگر برای اثبات اشغال ایران
امروز زمانی که از خواب بیدار شدم و این خبر را به صورت موضع داغ در بالاترین دیدم شوکه شدم باورم نمی شد که خانواده سحابی عضوی دیگر را هم از دست داده باشد.
اما اینک پس از مدت زمانی که گذشته و با اندیشه بیشتر از خود می پرسم از یک رژیم اشغالگر چه انتظاری می توان داشت؟ در هر کجای تاریخ دیگر ملت ها که می نگرم چه در قدیم و چه در جدید می بینم که اشغالگران را بر مردمان سرزمین فتح شده رحمی نیست و هرگونه بی رحمی بر آنان روا می دارند اما از خود می پرسم که مردم ایران کجایند آیا این مردم از فلسطینی ها کمترند؟ یک نگاه به فلسطین بیندازید برای باز پس گیری خاک سرزمینشان چه از خود گذشتگی ها که نمی کنند؟
می دانم در این مرز و بوم ایران هنوز بابک، مازیار، بهروزان و یعقوب لیث صفاری هستند اما یارانشان کجایند؟؟؟ کجاست آن ایرانی که می گفت"سر به سر تن به کشتن دهیم ----- به از آنکه کشور به دشمن دهیم"
آیا دیگر کسی نیست؟ آن فرزند در گهواره کجاست تا تفنگ پدری را بر دست گیرد؟ آیا او هم....؟
دریغ است که ایران ویران شود ---- کنام پلنگان و شیران شود.
قهرمانان ایران کم نبودند و کم نیستند .چنانکه در گذشته دیدیم این اصلاح طلبهای حکومتی و خائن بودند که جریان جنبش را با فریب به اعتقاد به دمکراسی به رکود کشاندند و مردم را نا امید کردند. بازگشت به دوران طلایی امام ، حفظ نظام ، آرمان امام ، ، آیا آنان از میزان نفرت مردم به خمینی به خبر بودند . البته که نه . برای همین هم طرح راه پیمایی سکوت و پرهیز از ساختار شکنی راه رسیدن آنها به قدرت بود .دم از دمکراسی زدند تا یار جمع کنند . مردم هم گفتند کشته بدیم برای کی ؟چی؟ جنگ بین خود پدر سوخته شان است. آنهائی که در یک حرکت مشابه دم از بی غیرتی مردم میزنند میخواهند این را در اذهان مردم جا بندازند تا تقصیر از گردنشان بره کنار و این هم بخشی از نقشهای شومشان است
پاسخحذف