مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

شکارچی در کمین است باید که مراقب بود



در آغاز جدال احمدی نزاد و خامنه ای گمان می کردم که این یک بازی زرگری است که می خواهند اصلاح طلبانی جدید خلق کنند اما اینک که چندی از آن می گذرد و به آنچه در دنیای مجازی و واقعی می گذرد دقت می کنم به نتیجه دیگری می رسم اما هم چنان بر این باورم که این یک بازی است اما این بازی از آنچه در آغاز می پنداشتم بسیار خطرناک تر است. امیدوارم که این برداشت من اشتباه باشد اما بر خود وظیفه دیدم که آنچه را که می پندارم بگویم تا فردا کسی نگوید که چرا آنچه را درست می پنداشتی بیان نکردی.
در میانه جنگ احمدی نژاد و خامنه ای، ماهی گیری اصلاح طلبان در نوع خود نه کم نظیر که می توان گفت بی نظیر است. ظاهر داستان به اینگونه در حال رقم خوردن است که اصلاح طلبان، در این روزها دایما مشغول یادآوری به آاقای خامنه ای هستند که در آن روزگار که هوادار احمدی نژاد بودی ما نهیبت می دادیم که هان ای حضرت آقا این تازه از راه رسیده چموش است و بر زمینت خواهد زد و تو که غره به قدرتت بودی  سخن نشنیدی و به آنی در قدرت سهیمش کردی و ما را به کنج عزلت فرستادی. حال می بینی که حق با ما بود.
مردم همه انگشت در دهان، مات و مبهوت حوادث، به ناگاه دگر بار با تصاویر و نام موسوی بر سایت ها و برنامه های تلویزیونی(به طور مثال در پارازیت) مواجه می شوند که در آنها هم صدایی دیروز موسوی را با امروز حضرت آقا نشان می دهند بدین معنا که آنچه امروز حضرت آقا می گوید دیروز موسوی گفته بود. در عین حال رسانه فارسی زبان انگلیس که نامش در خاطر همگان هست و نقشش را در طول تاریخ یک صد ساله اخیر ایران می دانیم در یکی از برنامه هایش تحریف تاریخ ایران را آغاز می کند اما این بار دست روی یکی از مهمترین بخش های تاریخ این مرز و بوم می گذارد بخشی که پاشنه آشیل مبارزات مردم ایران در این دوران است  این رسانه بسان آخوندکان کوشش می نماید تا حمله اعراب به ایران را به جای نبردی تمام عیار، نبردکی جلوه نماید و پذیرش اسلام از سوی ایرانیان را نه جاصل شمشیر خون ریزعرب که حاصل بدی مغان زرتشتی نشان دهد و بدین گونه ایران دوستی ای که این روزها در وجود جوانان ایرانی چون آشفشانی در لحظات پیش از فوران است را خاموش نماید و آتشفشان خاموش جز دود سیه رنگ چه حاصل دارد؟ اما بر چه اساسی دست به این اقدام می زند؟ او می داند که این فرضیه تا حدی زیادی می تواند جای خود را در میان مردمی که رابطه شان با تاریخ در این دوران مانند رابطه تاریکی و نوراست باز نماید چرا که بخشی از مردم امروز اسلام گریز گشته اند و روی به سایر دین ها به خصوص زرتشتی و حتی بعضی روی به بی دینی آورده اند  و اینک با قرار دادن این دو تصویر در کنار یکدیگر سعی در گرفتن نتیجه ای مشابه از سوی مردم دارد اما این رسانه به یک نکته کلیدی در این میان هیچ اشاره ای نمی کند  و آن اینست که اسلام گریزی امروز ایرانیان تنها به خاطر بدی روخانیون نیست حتی این مورد شاید کمترین اثر را داشته باشد و یکی از دلایل عمده این اسلام گریزی بیگانه دانستن آنست.
اگر دست کم مقداری در وقایع این دوساله به عقب برگردیم شاید بتوان سر نخ های دیگری نیز پیدا نمود آقای موسوی در بیانیه اش اعلام می نماید جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. در 22 خرداد سال گذشته در حالی که همه بی قرار رسیدن به این روز بودند به ناگاه راهپیمایی از سوی موسوی و کروبی لغو می شود. چندی بعد محسن کدیور در یکی از برنامه های رسانه فارسی زبان آمریکا شعار مردم را از نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران به هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران تغییر می دهد پس از او نوبت اقای مهاجرانی بود که در بیاناتی فرمودند در زندگی آقای خامنه ای حتی نمی شود یک لکه خاکستری پیدا کرد تا چه رسد به لکه ای سیاه رنگ بر بوم زندگی ایشان،. ناگفته نماند در همان روزگار که اقای موسوی جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را می گفتند محسن سازگارا در یکی از ویدیوهایش نظرسنجی ای را پخش نمود که در آن نظر سنجی بیان شد که مردم خواهان سرنگونگی یک مرتبه این نظام هستند ولی تاکیدی بر آن دیگر صورت نگرفت
پس از 25 بهمن که مردم با شعارهای کاملا براندازانه قدم به خیابان نهادند شورای راه سبز امید ناگهان راه سکوت را در پیش گرفت و دیگر فعالیت چندانی از خود نشان نداد به جز چند بیانیه خنثی و در جدیدترین مورد سایت کلمه بیانیه دانشجویان را که در آن حکومت را به چالش کشیده بودند حذف  کرد و سایت جرس با حذف بخشی از آن، بیانیه را منتشر نمود.
با بررسی این سرنخ ها من به این نتیجه رسیدم که ما در میانه یک بازی خطرناکیم و برداشت من اینست که مرحله بعدی این بازی بر اساس پیش بینی های حکومت اینست که احمدی نژاد از قدرت کنار می رود و موسوی یا یکی از اصلاح طلبان به مسند ریاست جمهوری تکیه خواهد زد و چهره ای دموکرات از این رژیم خونخوار را به رخ جهانیان خواهند کشید و خواهند گفت می بینید این رژیم که شما دیکتاتورش می خواندید رژیمی دموکرات است و برای همین است که بر خلاف سایر کشورهای خاورمیانه که همه در حال زیر و رو شدن نظام های حاکمشان هستند نظام حاکم بر ایران استوار ایستاده است. در مورد اینکه آقای خامنه ای ولی فقیه می ماند یا نه نمی توان چندان اظهار نظری قطعی نمود اما بعید نیست که او هم جایش را به هاشمی شاهرودی یا هاشمی رفسنجانی بدهد تا برای زیبا سازی چهره این نظام ننگین دیگر مشکل چندانی وجود نداشته باشد.

۱۴ نظر:

  1. با نظر شما کاملا موافق ام ،مضافا بر این که نفس ملکه کل ملایان جهان که
    که همواره منافعش در گرو حمایت از شیعه و اسلام پروری است به خامنه و
    ان فراماسون معروف مهدوی کنی خورده و دستور العمل لازم صادر شده ،پس باید
    ملت همیشه تماشا چی و سا دل ایران ده برای این جابجائی ها به هر صورتی شده
    به صحنه کشیده شوند تا فردای به قدرت رسیدن کاندید مورد نظر GB و ماسونیها
    هر بلائی سرمان آوردند ،نتوانیم دم بزنیم چرا که در ان صورت خواهند گفت :
    ای بابا این آدم ۴۰ -۵۰ میلیون رای آورده ،خودتان بهش رای دادید..

    پاسخحذف
  2. شتر در خواب بیند پنبه دانه، واقعا معذرت میخواهم ولی این تحلیل خیلی بچه گانه است.

    پاسخحذف
  3. یکی از مهم ترین دلایل تداوم جمهوری اسلامی مخالفینی با چنین ضریب هوشی ای است...قربان لااقل کمی فکر می کردید ...برای نوشتن غیر از سواد وقلم ،مغز هم لازم است

    پاسخحذف
  4. تحلیلت نشئت گرفته از نژادپرستی ات است.

    پاسخحذف
  5. ابله اگر خامنه‌ای از اول کنار می رفت که مشکلی‌ وجود نداشت

    پاسخحذف
  6. این که احمدی نژاد جغتک می اندازد کاملا درست. اما این خیال که خامنه ای بار دیگر به اصلاح طلبان فرصتی بدهد کاملا اشتباه است. در بهترین حالت کسی مثل احمد توکلی را بجای او میگذارد که هم بیخطر باشد و هم مطیع.

    در رابطه با پذیرش دین هم همین بس که یک ملت را شاید بتوان برای 10 الی 20 سال به زور در آیینی نگه داشت اما نمی توان تا ابد این کار را ادامه داد. نمونه آندلس اسپانیا که چند صباحی اعراب به زور آنان را مسلمان کردند ولی فرزندان آنها به مسیحیت برگشتند. این نشان میدهد برخلاف تصور شما گویا مردم ایران باستان واقعا دین اسلام را قبول کرده بودند و از زردشتیان دل خوشی نداشتند.

    هی میگویید ما هستیم.حالا خداییش کجا هستید شما؟

    پاسخحذف
  7. چقدر توهم توطئه!!!!؟ همه چپی و راستی و داخل و خارج درحال دسیسه‌چینی هستند جز شما!!!!؟ بی‌بی‌سی و سازگارا و احمدی‌نژاد و خامنه‌ای را چگونه به هم وصل کردی در عجبم .... بعد چطور شد که هویت این نظام مستقل از خامنه‌ای است چنان که حتا برای حفظ آن حاضرند در این به قول شما بازی خطرناک ولی‌فقیه را هم به باد فنا دهند آن هم از عجایب دیگر است .... وقت کردی یه بار دیگه دایی‌جان ناپليون رو بخون یا سریالش رو ببین

    پاسخحذف
  8. از آقای ناشتاس که تحلیل را بچگانه میدانند میخواهم کمی توضیح دهند که جرا ؟
    من خودم طرفدار حرکتهای بدون خونریزی هستم به نظرم فرمایش دوست عزیزمان (ماهستیم) غیر منطقی نیست ، البته این ترنسمیشن قدرت کار بسیار مدبرانه ایست و با تعصباتی که از رژیم ج.ا سراغ میرود با شرایط خیلی خاصی میشود فرضش کرد .
    این عمل سریعا منجر به واگذاری سریع مقام ولایت به حذف و انحلال سپاه در مرحلۀ ثانی خواهد شد .
    روی کار آمدن یک چهرۀ مسن ملی حتی نه چندان معروف و سپس آوردن جوانان روشنفکر در راًس امور ، عفو عمومی ، دعوت کردن مخالفین به مجلس ......
    و خیلی از این امور ناگزیر خواهد بود ...
    تحلیلتان عالی و بکر بود مرسی (ناگفته نماند با توجه به شرایط سوریه میفهمیم جز این راهی نمانده)

    پاسخحذف
  9. ابتداش خوب بود اما از فروض مطرح شده نتیجه غلط گرفته شد.

    پاسخحذف
  10. man ham yek nashenasam. ghabl az har chizi in ra begooyam "مونه آندلس اسپانیا که چند صباحی اعراب به زور آنان را مسلمان کردند ولی فرزندان آنها به مسیحیت برگشتند.". in chand sabah chand sal hast? shoma ke tarikh ro midanid khoob ast chand sad salash ra ham befarmayeed va inke aslan spania koja hast va ta che had az in keshvare eroopayee va digar masa`ele piramoon aan etela darid?, menjomleh az elale jang-haye salibi? va ama aghaye jafar khan shoma agar tahlile behtari darid arzeh befarmayeed. "man aanam ke rostam bovad pahlavan" zamanash gozashteh ast.

    پاسخحذف
  11. این نوع نگاه به مسائل انسان را به یاد نگاه بسیجی هامی اندازد با این فرق که به جای اسلام زرتشتی گری را اصل قرار میدهد

    پاسخحذف
  12. in tahlilha besyar khiyalprdazaneh ast, va dar jameh nemod va vagheiyat nadarad

    پاسخحذف
  13. ((بر خود وظیفه دیدم که آنچه را که می پندارم بگویم تا فردا کسی نگوید که چرا آنچه را درست می پنداشتی بیان نکردی.))
    دوست عزیز و دانشمند!!!اولا از این اعتماد به نفس فو قالعاده تان باید نهایت سپاسگذاری را کنیم و متشکر از اینکه با تحلیل زیبایتان جامعه بشریت!! را به راه درست هداین نمودید!!!
    متاسفانه از این تحلیل جنابعالی جز خنده ای تلخ به خاطر افکار بچه گانه و بسیار ابتدایی هیچ نتیجه دیگری حاصل نمی شود. خوش باشید و به نوشتن این مهملات طنز ادامه ندهید لطفا
    v v v

    پاسخحذف
  14. برخلاف نظر برخی از دوستان، تحلیل شما بچگانه، بدون منطق و از روی نا آگاهی نیست. و بسیاری از تحلیلهای شما میتواند اتفاق بیفتد. ارتباطی هم به توهم توطئه ندارد؛ زیرا مشکلات امروزی کشور ایران، نه بدلیل توطئه خارجی، که بواسطه سالیان دراز ندانم کاری داخلی و اعمال نفوذ و قدرت ناکارآمدان و کسانیست که شعور، تخصص و تجربه لازم برای اداره امور گوناگون مملکتی را ندارند.دوستان مخالف هم بجای اینکه باب تمسخر و ریشخند یا تهمت و خدای نکرده دشنام را باز کنند بهتر است دلایل منطقی خود را(که مسلما دارند) ارائه کنند و در رد هر بخش دلیل موجه بیاورند وگرنه رد یا اثبات هر نظری بدون ارائه دلایل واقعی و تنها بدلیل اینکه با عقاید و برداشتهای شخصی یک فرد متناسب نیست، کاریست بسیاربی معنی و دور از خرد.
    مسئله اساسی جمهوری اسلامی آنست که فعلا بین دسته ها و باندهای داخل حکومتی اتفاق نظر در انتخاب بهترین راه برای ادامه حکومت وجود ندارد. بهرحال خود سران رژیم بخوبی میدانند حکومت در حال از هم پاشیدن است و تمایل دارند که بصورتی بتوانند مجموعه رژیم را سرپا نگهدارند ولو به قیمت قربانی کردن برخی از مهره های درونی (حال باید دید قدرت کدام دسته یا دسته ها خواهد چربید!).
    متحدان خارجی رژیم نیز بیش از مدت مشخصی قادر به کمک به جمهوری اسلامی نخواهند بود، یعنی تا زمانی که منافع ملی و جهانی خودشان دچار مخاطره نشود.تمام دخالتهای رژیم در امور کشورهای منطقه و سعی در ایجاد تشنج و هیاهو برای منحرف شدن اذهان و گرفتن زمان بیشتر است. اما در اینکه چه روشی آنها را بمدت بیشتر بر سر کار نگاه میدارد، موضوعی است که با توجه به اختلافات داخلی میبایست حل کنند و این نیاز به دفع الوقت و منحرف سازی اذهان عمومی و جهانی دارد، و رژیم اینکار را با مواردی مانند علنی ساختن برخی از اختلافات درون حکومتی،موارد اقتصادی اجتماعی چون هدفمند کردن یارانه ها، عَلَم کردن مجدد گشت های ارشادو جمع آوری ماهواره ها و...و دیگر موارد مشابه، معضل قیمتها و از این قبیل انجام میدهد و بدین صورت وقت و زمان میخرد. از سویی مسائل کشورهای منطقه و شمال آفریقا، و نیز کم رنگ شدن ظاهری حرکتهای مردمی عمومی در دو ماه اخیر، هم فرصتی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است تا بخود استراحت دهد، ولی از طرف دیگر وحشت از دست دادن متحدانی چون سوریه و لیبی و نیز به نتیجه رسیدن جریان دولت فلسطینی که اصلا مورد دلخواه حکومت ایران نیست، و نیز مسائل داخلی چون موج گسترده مخالفان و فعالیتهای آنان ( چه اعتراض خیابانی و چه فعالیتهای مدنی و اجتماعی)، سران رژیم را قدری گیج نموده است. علی ای حال باید دید در صورت کناره گیری موقت مردم از مبارزه عمومی و تبدیل آن به یک روند کندتر تغییرات؛ حکومتیون چه راهی را برای حل اختلافات خود پیدا میکنند و آیا این راه مقرون به نتیجه دلخواه حکومت خواهد بود یا نتیجه دلخواه مردم.

    پاسخحذف