مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۹۱ مهر ۲۹, شنبه

حال ما و جیب خالی و پز عالی


سال ها است که ما یک حرف و یک سخن را می شنویم و آن اینست که یا اپوزیسیون باید همبسته شود یا اینکه امکان هیچ تغییری وجود ندارد. من هم چون بسیاری از شما چنین می اندیشیدم اما زمانی رسید که خط بطلانی بر این اندیشه خود کشیدم و گفتم می توان با وجود تعداد بیشمار گروه ها با همه اختلاف هایشان تغییری ایجاد نمود. من پی بردم که مشکل از گوناگونی ها نیست مشکل از ماست درست است از خود ما، مایی که هنوز یاد نگرفته ایم که باید انتخاب کرد یا در معرض انتخاب قرار گرفت. آری ما در گوشه ای نشسته ایم و  از این حزب یا گروه و از هر حرکتی که صورت می گیرد ایراد می گیریم و همیشه می گوییم که شما باید با هم شوید اما هیچگاه نشده ما که این گروه ها را سزاوار پشتیبانی مردم نمی دانیم و همه آنها را تنها حزب و گروه هایی دیکتاتور و به فکر منافع خویش می دانیم پا به عرصه بگذاریم و به مردم بگوییم که آری اینک ما آمده ایم تا شما ما را انتخاب نمایید تا ما که هم دموکراتیم و هم به فکر شما مردم و ایران هستیم بتوانیم شما را به سر منزل مقصودتان برسانیم.
امروز عده زیادی از انتخابات آزاد در فردای پس از جمهوری اسلامی دم می زنند و می خواهند همه چیز را با آن تعیین نمایند اما  دغدغه من اینست امروزی که ما توان انتخاب کردن را نداریم و نمی توانیم به هیچ یک از موازین دموکراسی و آزادی پایبند باشیم فردا چگونه تحمل خواهیم کرد که گروه مخالف ما پیروز میدان باشد آیا به جنگی داخلی روی نخواهیم آورد؟ در این میان از نظر من تنها یک عامل است که می تواند ما را از همه این مشکلات نجات دهد و آن اینست که ما مردم ایران پی ببریم که حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را داریم. بیاموزیم که دموکراسی یعنی احترام گذاشتن به انتخاب کننده و انتخاب شونده. درست است که انتخاب امروز ما هزینه هایی در بر خواهد داشت اما بی شک با انتخاب کردن می توان به فرادیی روشن امید داشت اگر ما بنشینم و انتخابی نکنیم فردایی هم نخواهیم داشت.
مهم نیست که شما کدام حزب یا گروه را انتخاب می نمایید اما مهم است که انتخاب کنید و مهم تر از آن اینست که حاضر باشید هزینه های ناشی از این انتخاب را برای رسیدن به فردایی بهتر و روشن تر بپردازید. من به آن جمهوری خواهی که می ایستد و می گوید من جمهوری خواهم و عضو فلان حزب هستم، به آن کمونیستی که می گوید کمونیست است و عضو یک حزب است، به آن طرفدار مجاهدین که می گوید طرفدرا مجاهدین است و عضو این گروه است یا به هر کس که به گونه ای گروهی یا حزبی را برگزیده است و حاضر به پرداخت هزینه های ناشی از آن چه مالی و چه جانی شده است  با تمام وجود احترام می گذارم ولی نسبت به کسی که توان انتخاب کردن از میان این همه گروه و حزب را ندارد و بدتر از آن توان دیدن انتخاب دیگران را ندارد و حاضر به پرداخت هیچ هزینه ای نیست تنها می توانم حس دلسوزی داشته باشم و از اینکه او چنین نادان است ناراحت گردم و تنها دست یاریم را به سویش دراز نمایم تا شاید از درون این چاه تاریکی بیرون آید.
آری امروز ما مشابه همان ضرب المثل هستیم که می گوید جیب خالی و پز عالی ما هم که از توان انتخاب کردن نداریم پز یکی شدن می دهیم.