مناسبت ها

من عاشق ایرانم و ایران تنها سرای من است

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

درگذشت مادر آقای محسن سازگارا


متاسفانه امروز با خبر شدیم مادر آقای محسن سازگرا در تهران فوت شده اند.
با تمام اختلافات سیاسی و روش مبارزاتی که وجود داره, ازطرف شخص خودم آرزوی طول عمر برای باقی خانواده ی محترم و خودشان و صبر از خدای بزرگ ایران رو برای فقدان بوجود آمده دارم.
روحش شاد

۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

نامه اعتراضی به ارتش آمریکا

با درود به همگی 
من متنی را آماده کرده ام تا به ارتش آمریکا جهت اعتراض به دستور داده شده توسط ارتش آمریکا جهت استفاده از نامی جعلی به جای نام خلیج پارس ارسال کنم خواستم آن را در اختیار شما نیز بگذارم تا اگر شما نیز تمایل داشتید آن را بفرستید
برای ارسال آن به آدرس زیر بروید و در پایین آن به عنوان پای نوشت (کامنت) این مطلب را ارسال نمایید
Hello Dear Sir/Madam:

About U.S. Navy Style Guide: Arabian Gulf - use instead of Persian Gulf. (http://www.navy.mil/submit/view_styleguide.asp)there is only Persian Gulf in the middle east and absolutely there is no other name for it.
Iranian always have positive thought about Americans so don’t let it be failed by manipulation of History and Reality under effect of Arabs’ money, If you remember 9/11 disaster, you will understand that the Iranians were the only nation in middle east whom had sympathy with Americans in 9/11 disaster where were the Arabic guys that you support them now? Didn’t they make that disaster?
 I as an Iranian advise you to change this guide line and respect to history and reality and don’t force Iranian to be your enemies while we are one of your best friends vs. our government.

We stand by Persian Gulf
Ma Hastim

۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

گفتگو با آقای شهرام همایون به مدت یک ساعت در تالار جنبش ملی ما هستیم در بیلوکس

گفتگو با آقای شهرام همایون 

سخنگوی جنبش ملی ما هستیم
موضوع گفتگو: جنبش ملی ما هستیم و ایران پس از فروپاشیجمهوری اسلامی
پنجم آذر ماه ساعت 20:30 به وقت ایران به مدت یک ساعت در تالار جنبش ملی ما هستیم در بیلوکس.
برای دانلود نرم افزار بیلوکس می توانید از لینک زیر استفاده نمایید









۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

انسان یا حیوان یا موجودی بی نام، ما ایرانی ها کدام هستیم؟


از قدیم می گویند "خلایق را هر چه لایق" راستش پس از دیدن فیلم قطع انگشتان مردم روستای گاو دانه افسرده گشته ام و سخت در اندیشه ام که آیا ما لیاقت دموکراسی را داریم یا نه؟ یا شاید باید در اغاز به دنبال پاسخ این پرسش باید باشم که آیا ما انسان هستیم که نیاز به دموکراسی داشته باشیم یا نه؟
به گمانم همه جریان قطع انگشتان دست مردم روستای گاودانه و علت آن را که استفاده از یک تله کابین دستی برای عبور از رودخانه مارون است را می دانید خوب حالا این پرسش پیش می آید که دانستن این ماجرا چه مسولیتی را بر دوش تک تک ما می نهد آیا یک ابراز تاسف و تاثر ساده همه آنچه هست که ما باید انجام دهیم و این همدردی زبانی مسوولیت را اینک از روی دوش ما بر می دارد؟
تفاوت انسان با حیوان چیست؟ حیواناتی که گروهی زندگی می نمایند نیز در زمانی که یکی از آنها صدمه ای ببیند متاثر می گردند و حتی به یاریش نیز بر می خیزند ولی تفاوت انسان با این حیوانات در این است که انسان ها می توانند با هم در هر نقطه جهان تماس بگیرند و برای رفع مشکل چاره جویی نمایند و از یکدیگر انواع یاری ها را بگیرند در حالی که در حیوانات هر آنچه روی می دهد فقط بین همان چند عضو آن گروه است.
حال بر می گردیم به خودمان و این سوال که ما ایرانی ها انسانیم یا حیوان یا موجودی که نامی نمی توان بر آن نهاد؟ چه چیزی باعث شده که بیشترین واکنش ما در برابر شنیدن چنین ماجراهایی تنها ابراز تاسفی ساده باشد که حتی از آنچه حیوانات برای هم گروهی خود انجام می دهند نیز کمتر است؟ 
در بین ما ایران ها میلیونر و متخصص در رشته های گوناگون کم نیست اما دریغ از یک نفر که پا پیش بگذارد و اعلام نماید که داوطلبانه حاضر است بخشی را که در توانش است برای ساختن پل بر روی رودخانه مارون بر عهده گیرد تا دیگر دست هیچ فردی از اهالی روستای گاودانه بی انگشت نگردد.
نه خیلی عصبانی نشوید و بدان ها ناسزا نگویید که ما خود نیز از آنان بهتر نیستیم به گمان من هزینه ساخت یک پل بر روی این رودخانه کمتر از 500 میلیون تومان خواهد بود شاید هم حتی یک دهم این مبلغی که من گفته ام. کشور ما 70 میلیون جمعیت دارد آیا در بین این هفتاد میلیون نمی بایست 500 هزار نفر پیدا می شدند و نفری 1000 تومان برای این کار اختصاص می دادند تا در نهایت بودجه 500 میلیونی آن تامین شود یا 5 میلیون نفر که تنها و تنها نفری 100 تومان بپردازد که این روزها حتی با 100تومان آدامس هم نمی شود خرید. این 100 تومان و 1000 تومان در زندگی شخصی هیچ یک از ما تاثیر چندانی ندارد اما به یقین زمانی که بر روی هم گذاشته شوند برای اهالی روستای گاودانه تاثیر گذار هست. آری این کاری سیاسی نیست که دولت جلوی ما را برای انجام آن بتواند بگیرد پس چه عاملی مانع انجام چنین امری می شود؟
به گمان من آنچه مانع ما در داوطلب شدن برای انجام چنین اموری است کشته شدن انسانیت در ما و برده پول گشتن ماست چرا که ما کاری نمی کنیم مگر آنکه سودی از آن نصیب ما گردد در حالی که اگر این فیلم در رسانه هایی چون CNN پخش می شد عده ای خارجی برای ساخت پل بر روی این رودخانه داوطلب می شدند.
حال با این شرایط که حتی ما آنچه که حیوانات برای هم گروهی شان انجام می دهند را از هم میهنمان دریع می کنیم پس دیگر نمی توانیم نام انسان را بر خود بنهیم و زمانی که انسانی وجود ندارد پس انسانیتی هم نیست پس دیگر کاشتن بذر دموکراسی در این شوره زار چه سودی دارد زمانی که واضح است که از آن نهال دموکراسی بوجود نخواهد آمد.  
اگر قرار است ما به دموکراسی برسیم باید در آغاز انسانیت کشته شده در درون مان را دگر بار زنده نماییم  به مانند کشاورزان در مورد زمین های شور انجام می دهند و با شیرین کردن زمین آن را برای کاشتن بذر آماده می کنند تا از بذر کاشته شد انتظار رویش نهال را بتوان داشت.
در انتها ی مطلب برای شما چند لینک از ویدیو های مرتبط با این نوشته که در یوتیوب هستند می گذارم باشد که انسانیت ما زنده گردد
راه ایرانی

ایران : قطع انگشتان دست اهالی ، بخاطر عبور از پل

فروش کلیه در ایران به خاطر فقر

http://www.youtube.com/watch?v=cSTwCOLuGMA

آنچه که حیوانات انجام می دهند و ما نمی دهیم
http://www.youtube.com/watch?v=LU8DDYz68kM

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

طنز: نامه سید میر حسین موسوی به سید حسن نصرالله



با سلام و صلوات به روح بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت آیت الله سید روح الله خمینی (ره)
آهای سید حسن تو مگر فکر نداری مگر درک نداری آخر این چه موقع این حرف ها بود که زدی مگر نمی بینی که امروز مردم ایران از این نظام برگشته اند و می خواهند ریشه این نظام را از بن و بیخ بزنند 31 سال است عده ای داد و فریاد می زدند و می گفتند ایران تحت اشغال تازیان است و ما در پاسخشان شناسنامه ایرانی را نشانشان می دادیم و خود را از این و آب و خاک معرفی می نمودیم تا بتوانیم با این حیله و نیرنگ هر آنچه در ایران هست را در اختیار شما هم قوم های عزیزمان بگذاریم حالا شما با این سخنرانیت سوتی دادی و دست ما را رو کردی و آبرویمان را بردی و آنها بلندگو را به دست گرفته اند و می گویند دیدید ما گفتیم ایران تحت اشغال است و شما باور نمی کرید این هم سندش که یک عرب با افتخار از عرب بودن بنیانگذار و رهبر کنونی جمهوری اسلامی می گوید چرا چون سید هستند حالا آنها را بی خیال، ما اینهمه هزینه کردیم که جنبش سبز راه بیندازیم و رهبر آن شویم و با نیرنگ اپوزیسیون نظام را به کناری بزنیم و خود را اپوزیسیون معرفی نماییم حالا با این گندی که تو زدی اون عده خواب آلودی هم که به همین گمان با ما بودند از خواب پریدند و فهمیدند که ای داد بیداد من هم که عرب هستم خوب تو نمی بایست بیندیش که من هم سیدم واقعا چه بگویم به تو حالا با این دست گلی که آب دادی ما چه کنیم با کدامین نیرنگ مردمی را که از خواب غفلت پریده اند را به دور خود باز گردانیم اگر ایران را با این همه نعمت از دست دهیم همانا جد بزرگوارمان محمد ین عبدالله (ص) ما را نخواهد بخشید.

 سید میر حسین موسوی



راه ایرانی

۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

کشف بزرگ- محل استقرار آدم فضایی ها بر روی زمین پیدا شد:



عده ای از کاراگاهان گمنام و دلسوختگان رژیم که سخنان آقای کروبی و خانم رهنورد را در مورد اتفاقات سال 2547 ایرانی (1367 ه.ش) خواندند سخت بر آن شدند که این ماجرا را یک بار برای همیشه حل نمایند و بهمین منظور پرونده ای را با نام خاوران باز نمودند تا بتوانند هرچه سریع تر عاملین این اتفاقات را شناسایی نمایند و آنها را به مردم معرفی کنند و در این راه همه ارگان های رژیم نیز از آنها اعلام پشتیبانی نمودند. در اولین بیانیه این گروه از همه صدمه دیدگان جنایات (آخ ببخشید از دستم در رفت منظور من همان لکه های سیاهی است که خانم رهنورد فرمودند و گرنه این چیزها در دیار کشورهای بیگانه جنایت محسوب می شود) سال 2547 ایرانی خواسته شد تا هرچه سریع تر با آنها تماس بگیرند و به بیان جزییات ماجرا بپردازند.
اما طبق معمول چون مردم ایران همیشه در صحنه هستند پس  باید منتظر ورود عده ای دیگر نیز در این پرونده می بودیم بله عده ای از نخبه ترین دانشمندان فضایی جهان که البته ایرانی هستند به کمک کاراگاهان عزیز ما آمدند و این دانشمندان پس از بررسی سخنان اخیر آقای کروبی و خانم زهرا رهنورد مبنی بر پاکی دست آقایان خمینی،خامنه ای، موسوی و کروبی از جنایات (آخ ببخشید باز از دستم در رفت منظورم همان لکه های سیاه است که خانم رهنورد فرمودند و شما نیز همان بخوانید) سال 2547 ایرانی (1367 ه.ش) به این نتیجه رسیدند که تنها یک دلیل منطقی برای باور کردن سخن این افراد وجود دارد و آن وجود آدم فضایی ها در ایران است و هر آنچه در ایران رخ می دهد تنها و تنها به دست عده ای آدم فضایی رخ می دهد که هنوز نحوه ورود و تاریخ استقرار آنها در ایران مشخض نشده است اما تحقیقات بیشتر نشان داد که این آدم فضایی ها هنوز در ایران هستند چرا که به محض تصمیم خانواده های قربانیان جنایت های(باز ببخشید نمی دانم چرا این کلمه هی از دست من در می رود شما همان فرموده خانم رهنورد "لکه های سیاه" بخوانید) سال 2547 ایرانی مبنی بر حضور در خاوران- محل دفن عزیزانشان- عده ای مانع حرکت آنها می شوند و به احتمال زیاد کشتارها و تجاوزهای رخ داده در حوادث سال گذشته ایران نیز کار آنها بوده و هیچ یک از آقایان خامنه ای و احمدی نژاد در رخ دادن آنها نقشی نداشته اند و دستشان به خون هیچ بیگناهی آلوده نشده است. تحقیقات این دانشمندان هم چنان ادامه دارد و امیدوراند که بتوانند هر چه سریعتر پرده از راز ورود آنها به ایران بردارند و دست کثیف و جنایت کار این آدم فضایی های نابکار را در برابر انظار عمومی جامعه جهانی روکرده و پاکی و راستی سردمداران رژیم جمهوری اسلامی را بر همگان آشکار نمایند که البته برای این کار مشغول ساخت دستگاهایی فوق پیشرفته هستند تا بتوانند آدم فضایی ها که خود را به شکل انسان در آورده اند شناسایی نمایند.
اما این وسط کاراگاهان هم به شدت مشغول ادامه کار خود هستند و ضمن سپاسگزاری از زحمت دانشمندان فضایی موفق شدند تا دروغین بودن مدارک ارایه شده از سوی دشمنان رژیم  را برای اثبات گناهکار بودن سردمداران رژیم جمهوری اسلامی اثبات نموده که از جمله این مدارک نامه امضا شده توسط اقای خمینی مینی بر تایید این جنایات (آخ ببخشید باز از دستم در رفت شما همان لکه های سیاه که خانم رهنورد فرمودند بخوانید) است.
باید در اینجا از آقای کروبی و خانم زهرا رهنورد این سبزهای دلیر سپاسگزاری نماییم که سر نخ های بسیار مفیدی را در اختیار دانشمندان فضایی ما گذاشتند و راه را برای تحقیقات آنها و روشن شدن مطلب هموار نمودند.
در آخر از شما خواننده گرامی نیز بابت از دست در رفتن واژه جنایات در متن نوشتار پوزش می خواهیم و امیدواریم هر چه سریعتر به دوران پراز جنایات (آخ ببخشید باز هم در رفت منظورمان همان دوران طلایی است شما نیز طلایی بخوانید) امام برگردیم
                                                       راه ایرانی 

















۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

گفتگو با آقای اسماعیل نوری علا


موضوع گفتگو: از دیدگاه آقای نوری علا چرا جنبش سبز جنبشی سکولار است.
چهاردهم آبان ماه ساعت 21:00 (9:00 بعد از ظهر) به وقت ایران در تالار جنبش ملی ما هستیم در بیلوکس